بانوی بی حرم
30 مهر 1393 توسط جرسي
او روزی با بذر یک گل
به دنیا آمد
با قرآن و آینه دوست شد
و تنها سهم او از زمین کوچ بود
گلها به چشمانش سوگند می خوردند و به دستش، آبـ ها
و همچنان قطره قطره میچکند بر مساحت نبودنش …